ورود به انجمن
نام کاربري : پسورد : يا عضويت | رمز عبور را فراموش کردم
اطلاعات اضاقي پست ها
پيام ما: اولين نيستيم ولي بهترين خواهيم بود.
تعداد بازديد 1171
نويسنده پيام
adelgh آفلاين
ارسال‌ها : 574
عضويت: 19 /5 /1391
محل زندگي: لاهیجان
تشکرها : 100
تشکر شده : 156
وب من : http://www.gotogame.ir

روزی کنار خیابون بودم هی دست تکون دادم ماشین وایسه ولی واینساد بالاخره


تغييرات جدى بزودى.....
سه شنبه 19 دی 1391 - 18:53
نقل قول اين ارسال در پاسخ گزارش اين ارسال به يک مدير
تشکر شده از این مطلب : 2 کاربر از adelgh به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: game / apple0098 /
game آفلاین
ارسال‌ها : 14
عضویت: 20 /10 /1391
تشکرها : 22
تشکر شده : 1

پاسخ 1 : داستان دنباله دار

هیچ ماشینی واسم پیدا نشد با خودم گفتم ای کاش یه ماشین مدل بالا داشتم که یهو یه ماشین لامبور گینی کنارم میخوره به درخت حال رانندش خراب بود با خودم گفتم که


چهارشنبه 20 دی 1391 - 20:21
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده از این مطلب : 1 کاربر از game به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: apple0098 /
apple0098 آفلاین
ارسال‌ها : 36
عضویت: 11 /10 /1391
تشکرها : 17
تشکر شده : 7

پاسخ 2 : داستان دنباله دار

رانندشو برسونم بیمارستان سوار ماشین شدم عجب ماشینی بود به نزدیک ترین بیمارستان که رسیدم با دکترا  همراهی کرد بردنش تو اتاق منم اونجا منتظر موندم 12 ساعت بعد


چهارشنبه 20 دی 1391 - 20:39
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
adelgh آفلاین
ارسال‌ها : 574
عضویت: 19 /5 /1391
محل زندگی: لاهیجان
تشکرها : 100
تشکر شده : 156
وب من : http://www.gotogame.ir

پاسخ 3 : داستان دنباله دار

دکتر اومد و گفت چیز مهمی نیست میتونی ببریش سور ماشینش کردم بعد بهم گفت ماجرا رو از دکترا شنیدم  حالا بگو چقدر پول بیمارستان دادی گفتم ناقابله گفت بگو چقدر گفتم 400 تومن گفت به جای پولت ماشین رو بردار چون ازش خاطره ی خوشی ندارم  رسوندم خونش که با ماشینم برم که گفت


امضای کاربر : تغييرات جدى بزودى.....
چهارشنبه 20 دی 1391 - 20:54
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
2012 آفلاین
ارسال‌ها : 85
عضویت: 6 /6 /1391
سن: 19
تشکرها : 87
تشکر شده : 16
وب من : http://.

پاسخ 4 : داستان دنباله دار

شوخی کردم پولتم ندارم بهت بدم ماشینم نیاز دارم فکر نکنی پول ندارما نه الان همرام نیست برو تو پارکینک اینو پارک کن اون 206 البالویی رو بردار که من


پنجشنبه 21 دی 1391 - 00:09
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
adelgh آفلاین
ارسال‌ها : 574
عضویت: 19 /5 /1391
محل زندگی: لاهیجان
تشکرها : 100
تشکر شده : 156
وب من : http://www.gotogame.ir

پاسخ 5 : داستان دنباله دار

بدون درنگ رفتم و برداشتمش رادیو شو روشن کردم زدم فرکانس ..... میخواستم اخبار گوش بدم تو اخبا گفت یک ماشین 206 البالویی به شماره پلاک ....... دزدیده شده گفتم چقدر دزد پیدا شده موقع پیاده شدن نگاه به شماره پلاک انداختم دیدم همون شماره پلاک اعلام شده است که من 


امضای کاربر : تغييرات جدى بزودى.....
پنجشنبه 21 دی 1391 - 17:36
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
apple0098 آفلاین
ارسال‌ها : 36
عضویت: 11 /10 /1391
تشکرها : 17
تشکر شده : 7

پاسخ 6 : داستان دنباله دار

ترسیدم با خودم گفتم غلط کردم بالاخره به فکرم رسید پلاک ماشینو عوض کنم که


پنجشنبه 21 دی 1391 - 22:42
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده از این مطلب : 1 کاربر از apple0098 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: adelgh /
adelgh آفلاین
ارسال‌ها : 574
عضویت: 19 /5 /1391
محل زندگی: لاهیجان
تشکرها : 100
تشکر شده : 156
وب من : http://www.gotogame.ir

پاسخ 7 : داستان دنباله دار

یکی در گفت من جناب سربان محمودی هستم در رو باز کنید رفتم کنار در درو باز کردم دستمو بردم کنار جناب سربان که دست بند بزنه

 گفت چک کسی که برگشت زدید اینجاست میخود بیاد پولو بده  منم با دست لرزون پولو گرفتم ودر رو محکم بستم و به سمت  ماشین رفتم که  کنیم 


امضای کاربر : تغييرات جدى بزودى.....
شنبه 23 دی 1391 - 20:14
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
MacTavisH آفلاین
ارسال‌ها : 490
عضویت: 18 /5 /1391
تشکرها : 154
تشکر شده : 182

پاسخ 8 : داستان دنباله دار

گفت:((وایسا ببینم میتونم پلاک ماشینتو یه نگاهی کنم؟)) حراسون گفتم:((بببله بفرمایید...


امضای کاربر :
یکشنبه 24 دی 1391 - 22:33
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
adelgh آفلاین
ارسال‌ها : 574
عضویت: 19 /5 /1391
محل زندگی: لاهیجان
تشکرها : 100
تشکر شده : 156
وب من : http://www.gotogame.ir

پاسخ 10 : داستان دنباله دار

تو راه هی بهش گفتم جناب سربان چرا پلاک منو میخواید نگاه کنید مگه من خلاف کردم بهم گفت اولا سربان نیستم دوما این یه دستوره گفتم تا شما نگاه کنید من برمم دست شویی گفت باشه ولی زود برگرد که من


امضای کاربر : تغييرات جدى بزودى.....
سه شنبه 26 دی 1391 - 00:59
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
apple0098 آفلاین
ارسال‌ها : 36
عضویت: 11 /10 /1391
تشکرها : 17
تشکر شده : 7

پاسخ 11 : داستان دنباله دار

با خودم گفتم فرار کنم گفتم بزار اول از پنجره ماشینو ببینم اگه دارن میبرنش منم فرار کنم 

که دیدم پلیس داره ماشین رو میبره که من از پشت بوم فرار کردم که


سه شنبه 26 دی 1391 - 13:47
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ
برای نمایش پاسخ جدید نیازی به رفرش صفحه نیست روی تازه سازی پاسخ ها کلیک کنید !
پرش به انجمن :